جابجایی در ایرنا
توبه کرده بودم از تمام گناهان کرده ونکرده ؛ اما امروزمی خواهم توبه ام را بشکنم، توبه کرده بودم که دیگر به هیچ مقامی ، هیچ مسئولی و هیچ آدمی که دارای شخصیت حقوقی هست کاری نداشته باشم ومطلبی در باره اش ننویسم ؛ اما مگر می شود به عادت هر روزه وقتی صبح کامپیوترت را روشن می کنی و سایت ها را می خوانی توی سایت "ایرنا "ببینی یک آقای محترم که پا روی دوش خیلی ها گذاشته و بالا رفته ،به سمت معاون رئیس جمهور منصوب شده باشد و تو درباره اش چیزی ننویسی؟
خبر این بود:
محمد جعفر بهداد به سمت معاون(احتمالا معاون دفتر) سیاسی رئیس جمهور انتخاب شد.
این آقای محمد جعفر بهداد معاون جدید رئیس جمهور کمتر ازدو سال پیش به سمت مدیریت عامل خبر گزاری جمهوری اسلامی(ایرنا)برگزیده شد .پیش از او مدیران زیادی از دکتر خرازی گرفته تا فریدون وردی نژاد در این سازمان مدیریت کرده بودند و هر کدام به فراخور مرام و مسلک حزبی شان اقدامات بد و خوبی را انجام داده بودند؛ اما حضور بهداد در این سازمان همراه بود با یک دوره پر فراز و نشیب که شان این سازمان معظم را با بیشترین امکانات و ابزار تولید و ارسال خبر در بین کلیه خبرگزاریهای داخلی به پایین ترین نقطه ممکن رسانید و فی الواقع این خبرگزاری را تا حد یک سایت کوچک و شاید حتی یک وبلاگ شخصی پایین اورد.
در بعد مدیریت این سازمان همین بس که چهار معاونت خبر ، سه معاون اجرایی ، چند ین و چند مدیر ارشد وغیر ارشد تا کنون تعویض شده اند .از شاهکارههای مدیریتی این جناب هم داشتن مشاورینی بی شمارکه حد اکثر سنشان بیست وپنج تا سی سال است که واقعا به نظر می رسد دلایل بی کیفیت شدن خبرهای این سازمان و گاه حتی غلط های املایی در نوشته ها ، همین کم تجربه بودن همکاران هم مسلکش باشد.
در بعد رفاهی پرسنل که به شدت تمام راهکارهای اندیشیده شده توسط مدیران قبلی با ندانم کاری از بین رفته و هر چه که دیگران برای پرسنل کاشته بودند جناب ایشان به باد دادند و حاصلش را کسانی بردند که کمترین سهمی در این مجموعه نداشته وندارند .
از دیگرهنرهای مدیریتی این معاون حال حاضر ریاست جمهور هم یکی از بین بردن امکاناتی بود که مدیران قبلی برای سازمان در نظر گرفته بودند.نمونه عینی واز بزرگترین نمونه این مواردرا می توان به محل جدید ساختمان خبر گزاری واقع در تپه های عباس آباد نام برد که در دوره مدیران قبلی خاک برداری وفونداسیون آن اجرا شد؛اما با حضور ایشان به کلی به بوته فراموشی سپرده شد و آهن های خریداری شده را به زمین دیگر سازمان واقع در بلوار استخر تهران پارس حمل کرده و زیر باران و برف در حال نابودی رها کرده اند.
یکی دیگر از هنرهای مدیریتی ایشان بخشیدن بودجه سازمان به دیگر بخش های دولت می باشد که نمونه بارز ان تاسیس "شبکه خبری برنا "که اینک در اخرین روزهای حضور جناب بهداد و با هزینه ایرنا تبدیل به" خبر گزاری برنا" شده واز نظر مدیریتی نیز از سازمان جدا و به سازمان ملی جوانان واگذار گردید؛ اما هنوز از بودجه ایرنا بهره مند است.
البته این نوشته ها فقط گوشه ای از هنرهای جناب بهداد است این بنده خاص خدا از انتقاد یک خبرنگار "در وبلاگ شخصی اش" چنان برآشفت که حتی اجازه نداد نامبرده برای خداحافظی با همکارانش وارد سازمان شود و الخ...
این نوشته ها نه از سر ضعف و نه از سر التماس و نه از سر هر چیز دیگر که بوی بدی بدهد نیست، این نوشتار را برای درج در تاریخ می نویسم که ایندگان بدانند بعضی از مردم به چه راههای برای رسیدن به یک بشقاب پلو متوسل شده اند و پا بر روی شانه چه کسانی گذاشته و ترقی کرده اند این نوشتار هر چند شاید به فیلتر شدن این وبلاگ نیز بینجامد اما خوشحالم که قطره ای باشم از دریای بزرگ خانواده بزرگ روزنامه نگاران ایرانی که خار بداندیشان و کجروان در دست وپایشان فرو می رود.